قانون مالیاتی، مجموعه قوانینی است که بر اساس آن یک مقام دولتی از مالیات دهندگان ادعایی دارد و آنها را ملزم می کند بخشی از درآمد یا دارایی خود را به مرجع انتقال دهند. قدرت اعمال مالیات به طور کلی به عنوان حق دولت ها شناخته می شود. قانون مالیات یک ملت معمولاً منحصر به آن کشور است، اگرچه در قوانین کشورهای مختلف شباهت ها و عناصر مشترکی وجود دارد.
به طور کلی، قانون مالیات فقط به جنبه های حقوقی مالیات می پردازد، نه به جنبه های مالی، اقتصادی یا سایر جنبه های آن. تصمیم گیری در مورد شایستگی انواع مالیات ها، سطح عمومی مالیات، و نرخ مالیات های خاص، به عنوان مثال، در حوزه قانون مالیات قرار نمی گیرد. این یک فرآیند سیاسی است نه قانونی. قانون مالیات در حوزه حقوق عمومی قرار می گیرد - یعنی قواعدی که فعالیت ها و منافع متقابل جامعه سیاسی و اعضای تشکیل دهنده آن را تعیین و محدود می کند - همانطور که از روابط بین افراد متمایز می شود. (حوزه حقوق خصوصی). قوانین مالیاتی بینالمللی به مشکلاتی مربوط میشود که زمانی که یک فرد یا شرکت در چندین کشور مالیات میگیرند، به وجود میآیند. قانون مالیات را می توان به قانون مالیات با اهمیت نیز تقسیم کرد، که تجزیه و تحلیل مقررات قانونی است که موجب اخذ مالیات می شود. و قانون رسمی مالیاتی که مربوط به قواعد مقرر در قانون در مورد ارزیابی، اجرا، رویه، اقدامات قهری، تجدیدنظر اداری و قضایی و سایر موارد از این قبیل است.
توسعه قانون مالیات به عنوان یک سیستم جامع و کلی یک پدیده اخیر است. یکی از دلایل این امر این است که قبل از اواسط قرن نوزدهم هیچ سیستم مالیاتی عمومی در هیچ کشوری وجود نداشت. در جوامع سنتی، اساساً کشاورزی، درآمدهای دولت یا از منابع غیرمالیاتی (مانند خراج، درآمد از قلمرو سلطنتی و اجاره زمین) و یا تا حدی از مالیات بر اشیاء مختلف (مالیات زمین، عوارض، گمرکات) به دست میآمد. و عوارض جانبی). مالیات بر درآمد یا سرمایه وسیله ای عادی برای تامین مالی دولت محسوب نمی شد. آنها ابتدا به عنوان اقدامات اضطراری ظاهر شدند. برای مثال، سیستم مالیات بر درآمد بریتانیا، که یکی از قدیمیترین نظامهای جهان است، در سال 1799 بهعنوان وسیلهای موقت برای پاسخگویی به بار مالی فزاینده جنگهای ناپلئونی شکل گرفت. یکی دیگر از دلایل توسعه نسبتاً اخیر قانون مالیات این است که بار مالیات - و مشکل محدودیت های مشخص برای قدرت مالیاتی مقامات دولتی - تنها با گسترش مفهوم حوزه مناسب دولت که همراه با دولت بوده است، اساسی شد. مداخله رو به رشد دولت های مدرن در مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره.
قدرت مالیات
حدود حق مقامات عمومی برای اعمال مالیات توسط قدرتی تعیین می شود که طبق قانون اساسی واجد شرایط این کار است. در یک نظام دموکراتیک این قوه قوه مقننه است نه قوه مجریه یا قضائیه. قوانین اساسی برخی کشورها ممکن است به قوه مجریه اجازه دهد تا در مواقع اضطراری اقدامات شبه قانونی موقت را اعمال کند، با این حال، در شرایط خاص ممکن است به قوه مجریه این اختیار داده شود که مقررات را در حدود تعیین شده توسط قوه مقننه تغییر دهد. قانونی بودن مالیات توسط متون قانون اساسی در بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا، فرانسه، برزیل و سوئد تایید شده است. در بریتانیای کبیر که قانون اساسی مکتوب ندارد، مالیات نیز از اختیارات قانونگذار است.
برچسب : مشاوره مالیاتی رایگان, نویسنده : masi masinabi بازدید : 114